آنها فکر میکنند محتوا توی جیبمان است که هر وقت بخواهیم بیرون بیاوریم و بعد هم چند تومن بیارزش برایش خرج کنند.
قبلا در پست «با این فرمول تعرفه تولید محتوا را منصفانه حساب کنید» مفصل درباره چالشهای قیمتگذاری برای تولید محتوا در فضای دورکاری نوشتم. همون جا یه سری از سایتهای ایرانی را هم معرفی کردم که به اصطلاح خدمات تولید محتوا ارائه میدن.
سایتهایی مثل الو کانتنت ، الو محتوا ، رایا مارکتینگ و … با پیشنهاد نرخ بسیار پایین به ازای هر کلمه در واقع در صنعت محتوا بردهداری میکنند.
اما انگیزه مالی تو همه کارها مهمه و قطعا روی کیفیت کار اثر میذاره. بنابراین اگر کیفیت محتوای برونسپاری شده به این سایتها معمولا پایینه، دلیلش پول ناچیزیه که به کارشناس تولید محتوا داده میشه.
وقتی انگیزه وجود نداشته باشه چرا برای کارمون ارزش قائل بشیم و براش وقت بذاریم؟
اما چرا نرخگذاری محتوا توی ایران اینجوری شده؟ میشه به دلایلی مثل قناعت بیش از حد کارشناسان تولید محتوا، ارزانفروشی بعضیها، آسانانگاری تولید محتوا، نگاه به تولید محتوا به عنوان شغل دوم، عدم تناسب تقاضا و عرضه در بازار تولید محتوا، عدم دسترسی به بازارهای خارجی و بیتوجهی به اقتصاد خرد در بازار تولید محتوا.
اما خدا رو شکر مجبور نیستیم مثل نویسندههای قدیمی همه عمر تولید محتوا بکنیم، اون چه محتوای ارزشمندی و تازه بعد از مرگمون از ما تقدیر بشه، کتابهامون با قیمتهای بالا فروش بره و به عنوان یک تولید کننده محتوای درجه یک شناخته بشیم.
الان سوشال مدیا رو داریم که میتونیم توش کمپین اعتراضی بسازیم و به همه بگیم که نرخگذاری برای تعرفه تولید محتوا به هیچ وجه منصفانه نیست.