اسبابکشی من از شریعتی به منطقه میدون بهمن و جوادیه باعث شد با یه شغل جدید آشنا بشم.
البته منظورم جیگرکیها نیستن. میدونید که منطقه میدون بهمن به خاطر اینکه از گذشته به کشتارگاه گوسفندها و گاوها نزدیک بوده (با معذرت از دوستان گیاهخوار عزیزم)، پاتوق خوبی برای خوردن انواع جیگر، دل، قلوه و … شده.
ولی شغلی که وسط این جیگرکیها بیشتر به چشمم اومد، «کله کز کنیها» بودن.
کله کز کن کسی هست که با استفاده از شلعه آتش، کله گوسفند رو کز میده (بازم از بچههای گیاهخوار معذرت میخوام) و این کار به خاطر اینه که وقتی طباخ میخواد کله رو بپزه، نباید مو روی کله باشه!
فکر کنین شما دارین مثلا بناگوش یا چشم میخورین و دوست ندارین که مژههای گوسفند بیاد توی دهنتون.
خلاصه کله کز کنیهای نزدیک میدون بهمن چند تا مغازه کنار همدیگهان و من تقریبا هر روز از جلوشون رد میشم.
اگه بخوام صحنه جلوی مغازه رو براتون توصیف کنم؛ یه میز بزرگ جلوی در گذاشتن، کلهها و پاچهها رو چیدن روی میز. یه نفر هم با مشعل (اسم دقیق اون وسیله رو نمیدونم) آتیش رو گرفته به سم کلهها و پاچهها.
این کار رو تا جایی ادامه میدن که پاچهها قهوهای میشن و کله گوسفند هم احتمالا یه کمی رنگش تیرهتر میشه.
به نظرم کار حال به هم زن و عجبیی میتونه باشه ولی براش تقاضا وجود داره که هنوز این شغل پا برجا مونده.
یه پرانتزی هم اینجا باز کنیم بد نیست.
نمیدونم سریال شاهگوش رو دیده بودید یا نه که میرباقری ساخته و طناز طباطبایی و یه دو جین بازیگر دیگه هم داشت.
اونجا پروژه دانشگاه طناز طباطبایی، اختراع ماشین کله کز کنی بود. یه چیزی شبیه ماشین لباسشویی که کله پاچه رو مینداختی توش و کز شده تحویل میگرفتی!
به هر حال امیدوارم به اهمیت کز دادن کله در خوردن این خوراک ایرانی پی برده باشید!