در ساخته جدید مارتین اسکورسیزی با نام مرد ایرلندی نه چندان مافیا بازی به چشم میخورد و نه خیلی خلاقیت داستانی.
من ترجیح میدم اسمش را بگذارم خاطرات کشدار گنگستر پیر که به شکل کسل کنندهای به مدت سه و ساعت نیم برای بیننده تعریف میشود. در واقع رابرت دنیرو شخصیت محوری این فیلم است و ما داستان زندگی او را از زبان خودش میشنویم.
در کنار دنیرو یار گرمابه و گلستانش، جو پشی هم یکی از نقشهای اصلی را در این فیلم ایفا کرده است. اما به نظر من برگ برنده آقای کارگردان از لحاظ بازیگری ال پاچینو است که هنوز در آستانه ۸۰ سالگی با همان انرژی صورت زخمی دیالوگها را به صورت ببینده پرتاب میکند.
یک سوم ابتدایی فیلم نسبتا قابل دیدن است و میشود از صحنههایی مثل پرت کردن اسلحه در رودخانه بعد از هر بار آدمکشی مرد ایرلندی (رابرت دنیرو) لذت برد. خوشبختانه اسکورسیزی کشدار شدن فیلم را با وارد کردن شخصیت جیمز هوفا (صاحب اتحادیه راننده کامیونهای آمریکا) به داستان دستکم برای مدتی حل میکند.
اما هرچه صمیمت بین جیمز هوفا و رابرت دنیرو بیشتر میشود، ضربآهنگ فیلم کندتر شده و گاهی اوقات برای دقایق متمادی دیالوگهایی بین این دو رد و بدل میشود.
یک سوم نهایی فیلم با یک غافلگیری شروع میشود و بعد هم دوران پیری گنگستر را میبینیم که حالا پشیمان شده و تلاش میکند تا بابت تمام اتفاقات گذشته از دخترش عذرخواهی کرد.
فیلم مرد ایرلندی از لحاظ خشونت مافیایی اصلا قابل قیاس با نمونههایی مثل تسخیرناپذیران (۱۹۸۷)، یک داستان برانکسی (۱۹۹۳)، پدرخوانده (۱۹۷۲) یا دار و دسته نیویورکیها (۲۰۰۲) نیست. از لحاظ موسیقی متن هم که جز اصلی موفقیت این طور فیلمهاست چندان زنگی به گوش نمیزند!
در ضمن تاکید کارگردان روی بعضی از کلیشهها مثل سیگار کشیدن زنان آمریکایی در دهههای ۶۰ تا ۸۰ میلادی چندان ارتباطی به موضوع فیلم ندارد و معلوم نیست چرا اسکورسیزی خواسته این اتفاق را بزرگنمایی کند. البته در بعضی صحنهها میتوان بخشی از تاریخ ایالات متحده را نیز به چشم دید که این میتواند برای بعضیها جالب باشد.
با تمام این تفاسیر باید این را هم قبول کنیم که دیگر رابرت دنیرو نمیتواند گزینه مناسبی برای نقشهای گنگستری باشد، شاید بهتر باشد بعد از یک عمر مافیا بازی میدان را برای چهرههای جدیدتر خالی کند و مسیری که با فیلم کارآموز (۲۰۱۵) شروع کرد را ادامه دهد.
اما در مجموع اگر از من بپرسید فیلم چطور بود؟ جواب میدهم ارزشش را ندارد با این حال کنار هم قرار گرفتن دنیرو و پاچینو یکی از اتفاقات خوشایندی است که شاید دیگر تکرار نشود، بنابراین آره بروید و این داستان هر چند کشدار را ببینید.