همچنان میگم از سگ سیاه هوش مصنوعی نترسید ولی بهش آموزش بدید و ازش استفاده کنید.
مجله CCO (Chief Content Officer) یه مقالهای رو منتشر کرده که من دوستش داشتم و تصمیم گرفتم یه ترجمه آزاد بهتون بدم. موضوعش درباره استفاده از هوش مصنوعی در تولید محتواست.
به زبان خودمونی میگه که اگه میخواید از چت باتها و ابزارهای تولید کننده محتوا بر اساس هوش مصنوعی استفاده کنید، باید یه سری نکته رو در نظر بگیرید.
بر اساس آخرین بررسیها ۹۷ درصد از کسب و کارها موافقن که استفاده از هوش مصنوعی میتونه برای کسب و کارشون مفید باشه. یک سوم از اینها هم میگن که از هوش مصنوعی برای تولید محتوای سایتشون استفاده میکنن.
با این حال اینجوری هم نیست که مدیران این کسب و کارها بی گدار به دریای هوش مصنوعی بزنن.
۳۰ درصد از مدیرها میترسن که هوش مصنوعی اطلاعات غلط براشون تولید کنه. ۳۱ درصدشون هم درباره حریم خصوصی و امنیت مشکل دارن.
خوبه که بدونید برندهای غولی مثل آمازون و اپل و حتی یه سری از کسب و کارهای کوچکتر مثل آیهارت (ارائه خدمات میزبانی و مدیریت پادکست) قوانین سفت و سختی رو برای استفاده از هوش مصنوعی گذاشتن.
درست برعکس شرکتهای ایرانی که از چند ماه پیش به بهانه روزآمد بودن، تموم زار و زندگی برندشون رو ریختن توی چت جی پی تی و … !
به نظر من نمیشه که از chatGPT و ابزارهای مشابه استفاده نکنیم اما باید اصولی رو هم در نظر داشته باشیم که توی این مقاله هم بهش اشاره شده.
- استراتژی: همونطور که استراتژی محتوا داریم باید استراتژی استفاده از هوش مصنوعی برای تولید محتوا رو هم داشته باشیم. تو این استراتژی به باید و نبایدها و سیاستهای کلی اشاره میکنیم و البته هزینه-فایده رو هم در نظر میگیریم.
- عملیات: به نحوه استفاده هم باید دقت کنیم. اینکه مثلا چطور جیپیتی رو راه بندازیم، نصبش کنیم. روی چه سیستمی و با چه پیشنیازهایی (مثلا ویپیان و …) بهتر کار میکنه و اینکه چطور تاثیرات مهمی که در نتیجه استفاده از هوش مصنوعی ممکنه به وجود بیاد رو کنترل کنیم. اینکه برای انجام چه کارهایی از هوش مصنوعی استفاده کنیم هم جاش همینجاست.
- پسا عملیات: از کاربرد هم منظورمون اینه که بدونیم بعد از اینکه محتوای تولید شده رو از هوش مصنوعی گرفتیم، آیا لازمه کاری روش انجام بدیم؟ چیزی بهش اضافه یا ازش کم کنیم؟ چطور این محتوا رو با هویت برند خودمون مطابقت بدیم و … .
- ملاحظات: ملاحظات هم طبق روال معمولِ همه فناوریها شامل اخلاق و امنیت میشه. توجه به مفاهیمی مثل کپیرایت و حفظ محرمانگی دادهها در این بخش قرار میگیرن.
تدوین استراتژی برای استفاده از هوش مصنوعی در تولید محتوا برای کسب و کارها
شروع کردن با ماموریت و چشمانداز کسب و کار شما یه نقطه آغاز مناسب برای تدوین استراتژی هست.
یعنی باید ببینید چت جیپیتی، استیبل دیفیوژن (Stable Diffusion) و مثلا الآی (Elai) کجای ماموریت و چشمانداز شما هستن و آیا اصلا تو برنامههای شما قرار میگیرن.
در مرحله بعدی هم یه نگاهی به اولویتهای مارکتینگمون میاندازیم. به ویژه تارگتها رو بررسی میکنیم که ببینیم آیا ابزارهای هوش مصنوعی میتونن مسیر رسیدن به هدف رو سریعتر کنن.
علاوه بر اینها استفاده از هوش مصنوعی باید بتونه ارزش برند رو افزایش بده، افراد بیشتری رو به مخاطبان کسب و کار و مخاطبهای بیشتری رو به خریدار محصول یا خدمت تبدیل کنه.
درست مثل استراتژی محتوا اینجا هم باید معیارهای عملکردی کلیدی (KPI) رو مشخص کنیم که البته کار پر چالشی هم هست. به این دلیل اندازه گیری عددی تاثیرگذاری استفاده از هوش مصنوعی در تولید محتوا سخته و هنوز ابزارهایی نیومدن که بتونن به خوبی این موضوع رو اندازه بگیرن.
در حال حاضر ابزاری که برای مقایسه وجود داره استفاده از همون معیارهای عملکردی کلیدی برای محتوای دستساز هست که البته تا حدودی باید سفارشیسازی شده باشه.
تستهای دوگانه (A/B) هم نقش پر رنگی در اندازهگیری تاثیرگذاری بازی میکنن.
خط مشیها رو هم یادتون نره. خطمشیها کمک میکنه تا ریسکهای احتمالی رو به کمترین حد برسونیم و تعیین کنیم که چطور میشه از هوش مصنوعی به سهلالوصول! ترین شکل ممکن بهره برد.
بریم برای عملیات با رمز یا جیپیتی!
برای استفاده از جیپیتی به یک شماره مجازی از یک کشور خارجی که از طریق سایتهای داخلی قابل خرید هست نیاز دارید. البته ایمیل و فیلترشکن هم باید داشته باشید!
از اونجایی که پردازش هوش مصنوعی تا حدودی نیاز به رم (RAM) هم داره، کامپیوتر یا لپتاپ مورد نظر باید حداقل کانفیگ رو داشته باشه.
در مورد سایر ابزارهای تولید محتوا با هوش مصنوعی مثل بینگ (Bing) یا فایرفلای (FireFly) هم با ساختن یک اکانت میشه ازشون استفاده کرد.
از شما به عنوان مدیر محتوا یا رهبر تیم محتوا انتظار میره که این نیازمندیها رو برای اعضای تیمتون توضیح بدید و تا جایی که امکان داره در استفاده از این سرویسها بهشون کمک کنید.
بخش بعدی در عملیات مربوط به این میشه که چه کارهایی رو با هوش مصنوعی انجام بدیم.
- باهاش موسیقی بسازیم
- بگیم برامون پیلار کانتنت بنویسه.
- یا مثلا ازش بخوایم یک لوپ پایتون رو برامون کدنویسی کنه.
همه اینا میتونه باشه و به کاربردهای متنوعتری هم میشه فکر کرد. این به خطمشیها و سیاستهای شما بستگی داره.
میشه به یه شکل دیگه هم بهش نگاه کرد. مثلا شما تصمیم میگیرید فقط تسکهای محتوایی کوچک و روزمره رو با هوش مصنوعی انجام بدید یا اینکه برعکس پروژههای بزرگ و سنگین رو بندازید روی دوشش.
مرحله پسا عملیات
بعد از اینکه هوش مصنوعی محتوای مورد نظر رو براتون جنریت کرد، نوبت میرسه به محتوای تولید شده. از اینجا به بعد کسب و کارها چند مسیر مشخص رو پیشروی خودشون دارن.
- همون محتوا رو (مخصوصا محتوای متنی) در رسانههایی که دارن یا تارگت کردن استفاده کنن.
- اون محتوا رو ویرایش، بازنویسی، دستکاری و خلاصه تغییر بدن.
- اون محتوا رو بیخیال شن و از هوش انسانی برای تولید محتوا استفاده کنن.
معمولا توصیه شده که از همون محتوا استفاده نکنید. چون به اندازه کافی خلاق نیست، حالت ماشینی داره، شاید اصلا حاوی اطلاعات درست نباشه، شاید قدیمی باشه و … . البته اگر خیلی فورس دارید و تسکهای عقبمونده دارید و قرار نیست این محتوا بیرون از سازمان منتشر بشه و از این حرفا، خب میشه همون محتوا رو هم استفاده کرد.
اما رویکرد رایجتر اینه که محتوای دریافت شده از هوش مصنوعی رو تغییر بدید و بعد منتشر کنید. البته منظورم محتوای متنی هست و اگرنه ویدیو یا موسیقی که از هوش مصنوعی رو میگیرید که دیگه ادیت نکنید.
ویرایش جزیی روی محتوای متنی ماشینی و اضافه کردن یک سری عناصر مرتبط با برند، محتوای متنی که از چت جیپیتی میگیرید رو مناسبتر، خوندنیتر و جذابتر میکنه.
اما اگر در بیشتر مواقع سراغ مسیر سوم میرید باید بدانید و آگاه باشید که یه جایی از کارتون مشکل داره. مثلا ممکنه به احتمال زیاد شما پرامپت های خوبی نمینویسید. در مورد پرامپتها در ادامه این مقاله یه چیزایی رو میگم.
ملاحظات، مخاطرات و موارد مشابه
حضرت حافظ در این مورد گفته «جیپیتی آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها».
مشکلها همون راستی آزمایی، بیروح بودن، سوگیری، کپیرایت و حریم خصوصی هست.
یه کاری که همیشه باید انجام بدیم اینه که محتوای تولید شده با هوش مصنوعی رو راستیآزمایی کنیم.
به هر حال هوش مصنوعی ممکنه ناخواسته یه سری دادههای غلط رو بهتون بده. برای راستیآزمایی محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی، بخشهای مختلف محتوای تولید شده رو در گوگل سرچ کنید و ببنید آیا به نتایج مشابهی میرسید یا خیر.
خب بی روح بودن چیه؟ محتوایی که با هوش مصنوعی جنریت میشه دستکم در حال حاضر به اندازه کپشن یا پستی که خودتون مینویسید، خلاقانه نیست. حتی اگر از آموختهشده ترین هوش های مصنوعی هم استفاده کنید، باز محصول نهایی یه جوریه که شاید خیلی به دل نشینه.
سوگیری یعنی اینکه مثلا جمهوری اسلامی بیاد یه هوش مصنوعی بسازه و وقتی ازش درباره تاریخ یهودیها بپرسید، یه چیزایی رو بهتون بگه که بیشتر به نفع مسلمانها باشه. هوشهای مصنوعی به صورت نامحسوس ممکنه از این کارها بکنن و شما باید مواظب باشید.
حریم خصوصی هم در نهایت به یه نکته خیلی مهم اشاره داره. خیلی از برندها دادههای حساسی رو درباره فروش و محصولاتشون به جیپیتی میدن و از اونجایی که جیپیتی با اینها آموخته میشه، میتونه این دادهها رو در جواب پرسشهای آدمهای دیگه در اختیارشون بذاره.
بر اساس آخرین بررسیها ۹۷ درصد از کسب و کارها موافقن که استفاده از هوش مصنوعی میتونه برای کسب و کارشون مفید باشه
فوربس
این اتفاقی بوده که واقعا افتاده و به شدت هم وحشتناکه. مثلا فرض کنید برند شما یک اپلیکیشن رژیم چاقی لانچ کرده و حالا میخواید استراتژی بازاریابیتون رو طراحی کنید و این وسط دادههای حساسی رو به هوش مصنوعی میدید.
پس فردا شرکت رقیبتون با محصول مشابه هم میخواد استراتژی بازاریابی تدوین کنه و میاد از جیپیتی میپرسه و حدس بزنید چه اتفاقی میافته. بله، هوش مصنوعی دادههای شما رو به عنوان جواب برمیگردونه به شرکت رقیب!
پرامپت و پرامپت نویسی و مهندسی پرامپت!
پرامپت (Prompt) در حوزه هوش مصنوعی یه جمله به زبان طبیعی، یه کد نرمافزاری یا حتی یه عکس میتونه باشه که کاربر به هوش مصنوعی ارائه میده تا جواب مورد نظرش رو دریافت کنه.
چند تا مثال بزنیم:
کدوم مدل از ویزای استرالیا برای دانشجوها شرایط بهتری داره و زودتر آماده میشه؟
من خیلی پول ندارم، چطور میتونم مهاجرت کنم؟
دارم دنبال یه هدیه مناسب برای یه دختربچه دو ساله میگردم. میشه کمک کنی؟
البته اینا پرامپتهای خیلی کلی هستند و بدون شک شما هر چی با جزییات بیشتری بنویسید، جواب کاملتر و مناسبتری میگیرید.
شما در حال حاضر در chatGPT میتونید پرامپتهای فارسی رو بنویسید و ایشون هم در اکثر موارد متوجه منظور شما میشه.
وقتی حرف از مهندسی پرامپت میزنن در واقع دارن آب و روغنشو زیاد میکنن! در کل منظورشون اینه که پرامپتها را به شکلی بنویسیم که هوش مصنوعی بتونه به خوبی پردازششون کنه و جواب خوبی رو برامون تولید کنه.
قضیه پرامپت نویسی در مورد دریافت محتوای تصویری از هوش مصنوعی هم صدق میکنه. برای پرامپت نویسی با هدفِ گرفتن تصویر لازمه که یه مقداری از سبکهای هنری و جزییات کادربندی در تصویر هم اطلاع داشته باشید تا بتونید، تصویرهای خوبی دریافت کنید.
البته داستان پرامپتنویسی ماجرای طولانیتری هم داره که تلاش میکنم در یه پست دیگهای در موردش بنویسم.