خیلی از دپارتمانهای محتوا در شرکتهای مختلف از شما میخوان که به زبان کاربر بنویسید. این موضوع البته مستلزم این هست که پرسونای کاربر رو دقیقا شناخته باشید. شناخت پرسونا هم که ماجرای طولانی و هیجانانگیزی هست. البته تعیین لحن و سبک محتوا در استراتژی محتوا و وفاداری به قالبهای محتوایی هم از مراحل ضروری تولید محتوا از زبان کاربر هستند.
تو این پست فرض میکنم که شما مراحل بالا رو انجام دادید و حال موقعش رسیده که تولید محتوا برای بلاگ و شبکههای اجتماعی رو شروع کنید. در ادامه سعی میکنم بر اساس گروههای شغلی، برای هر کدوم یک محتوای کوچک رو بیارم. امیدوارم بتونه به شما ایدههای جدید بده و خلاقیتتون رو فعال کنه.
فروشنده دورهگرد
نمینویسیم: من باید تا آخر امشب کار کنم که بتونم ۲ میلیون دربیارم.
مینویسیم: تا شب میمونم پای بساط، ۲ تومن دخل میزنم.
دکتر آزمایشگاه
نمینویسیم: عدد پی تی آزمایش این بیمار خیلی پایین بوده و ممکنه عمل جراحی براش فایدهای نداشته باشه.
مینویسیم: پی تی مریض زیر ۴۵ بوده، باید قبل از هر عملی، علائم حیاتی مانیتور بشه.
صاحب جیگرکی
نمینویسیم: رستوران علی غنچه مشتریهای بیشتری رو جذب میکنه ولی کیفیت غذاهای ما بهترن.
مینویسیم: رستوران علی غنچه پاخور بیشتری داره اما کیفیت دل و جیگر من خیلی بهتره.
برنامهنویس فرانت
نمینویسیم: منتظر دریافت بازخورد از بچههای بازاریابی هستم تا بخش واکنشگرای سایت رو دوباره آماده کنم.
مینویسیم: بازخوردی که از تیم مارکتینگ بیاد، نشون میده که برای بیلد جدید بخش ریسپانسیو سایت چیکار باید بکنیم.
آرایشگر
نمینویسیم: این مدل مو به شما خیلی میاد. رفتی خونه شوهرت چی گفت؟
مینویسیم: عزیزم ماه شدی! بعد از اون رنگ و لایت که داشتی. راستی رفتی خونه شوهرت هیچی نگفت؟!
خیاط
نمینویسیم: آقا این کت اندازه پسر شما نیست، من باید اندازههای پسرتون رو داشته باشم.
مینویسیم: آقا این کت تو تن پسر شما زار میزنه. من باید پسرتو اندازه بزنم، ایشالا یه کت شیک براش درست میکنیم.
قصاب
نمینویسیم: این خانم ۵ کیلو گوشت سردست و قلوگاه میخوان؟ خورشتیام میخواین؟ دیگه چی؟
مینویسیم: برای خانم ۵ کیلو گوشت آجری بذارین. بگم براتون یه شقه بذارن؟ کشتارِ امروزه!
نماینده نصب مودم
نمینویسیم: من دارم دنبال بهترین نقطه میگردم، بیزحمت تنظیمات اولیه رو انجام بده.
مینویسیم: باید ببینم کجای پشتبام قویترین کانکشن رو میگیری، بیزحمت آی پی رو بر اساس دفترچه راهنما تنظیم کن.
اینفلوئنسر اینستاگرام
نمینویسیم: لطفا با مسئول تبلیغات پیج من در ارتباط باشید. با قیمت پیشنهادی شما هیچ بسته خدماتی نمیتونیم بهتون بدیم.
مینویسیم: به ادمین تبلیغات من دایرکت بدید. جناب قیمت پیشنهادی شما از کوچکترین پکیج پست و ریل پیج من کمتره.
وکیل
نمینویسیم: این خونه به قیمت خیلی ارزان به چندین نفر فروخته شده و بعد هم سند جعلی به خریداران داده شده است.
مینویسیم: منزل فوقالذکر با پلاک ثبتی ۵۲۶۸ به ثمن بخس و با بنچاق جعلی به اغیار فروخته شده است.
بازیگر تئاتر
نمینویسیم: بر اساس نمایشنامه، مهتاب باید در بخش جلویی تئاتر باشه.
مینویسیم: بر اساس پی اس، موقعیت مهتاب باید در آوانسن باشه.
خب شاید این سوال برای شما پیش بیاد، من چرا دارم از جارگن (صنفواژه) استفاده میکنم؟
اگر منظور از جارگن همون اصطلاحات و عبارتهای تخصصی یک شغل باشه و با فرض اینکه مخاطب ما کسی هست که این شغل رو داره انجام میده؛ خب چرا از جارگن استفاده نکنم؟
من نمیخوام محتوای برنامه نویس فرانت رو برای راننده تاکسی منتشر بکنم که نگران باشم اصطلاحات تخصصی محتوا فهمیده نشن.
این محتوا برای برنامه نویس فرانت طراحی شده و قرارِ اون آدم ازش استفاده کنه.
به نظر من اتفاقا جارگن اینجا کمک میکنه تا برنامهنویس فرانت با محتوای تولید شده ارتباط بیشتری بگیره و تعامل بهتری داشته باشه.
اینا نمونههایی بود که به ذهن من میرسید، بدون شک شما هم نمونههای تولید محتوای این شکلی رو داشتید.
این موارد رو در کامنتها با من و سایر خوانندهها به اشتراک بذارید.